۱- اتوبان نطنز به اصفهان یکی از معدود جادههای استاندارد ایران است. البته خطر خوابآلودگی را به همراه دارد. اما جایی است که در آن میشود حداکثر سرعت قابل دسترس ماشین را امتحان کرد. هر چند کیلومتر هم کنار اتوبان یک پارکینگ دارد. راهداری اصفهان یک ابتکار خوب هم زده. توی هر کدام از پارکینگهای کنار اتوبان دو سه تا آلاچیق و میز نشستن سیمانی هم کار گذاشته.
۹ صبح یک روز زمستان در چند کیلومتری عوارضی اصفهان ایستاده بودیم به صبحانه خوردن. توی شهر اصفهان نمیخواستیم برویم و آلاچیقهای زیر آفتاب زمستانی مناسب صبحانهی سرپایی بودند. پارکینگی که ایستاده بودیم تکالاچیقه بود. داشتیم صبحانه میخوردیم که یکهو یک ماشین گرانقیمت چینی جلویمان ترمز زد. پلاکش مال اصفهان بود. گفتم الان یعنی تو استان خودشان میخواهد از ما آدرس بپرسد؟ رانندهاش پیاده شد و آمد سمت ما که ببخشید آقا شما آب دارید یخده به ما بدهید؟ گفتیم باشد. رفت صندوق عقب ماشینش را بالا زد و شیشهی قلیانی را در آورد. بعد چمدانی را درآورد و کولهای و از پشت آنها یک پیکنیک درآورد. بعد گشت و یک کیسه زغال هم پیدا کرد. دوباره آمد سراغ ما که فندک هم دارید؟ فندک هم بهش دادیم و او مشغول گیراندن زغال با انبر روی پیکنیک شد.
تا عوارضی اصفهان ۵دقیقه بیشتر راه نبود. از آن طرف هم تا اصفهان نهایت نیم ساعت. ماشینش هم برو بود. پلاکش ایران۱۳ بود. ولی انگار طاقت نیاورده بود که نیم ساعت سه ربع را تا خانهاش براند و آنجا قلیان را به راه کند. ما جلدی صبحانهمان را خوردیم و وسایل را جمع کردیم. هوا سرد بود. ولی او هنوز مشغول گیراندن زغال بود. تا بیاید زغال را بگیراند و چند تا پک اساسی بزند که قلیانه چاق شود ما به مبارکه رسیده بودیم فکر کنم!
حقیقتا او یک قلیانپرست بود و راستش او اصلا مورد عجیب و خاصی نبود. ایرانیها ملت قلیانپرستی هستند.
۲- وقتی که روسیه به ناحیهی قفقاز ایران حمله کرده بود بسیاری از علما و مجتهدین ایران حکم جهاد داده بودند. حملهی کفر به سرزمین اسلام بود. ایرانیان وظیفهشان بود که برای دفاع از سرزمین اسلام بشتابند. اما در همین جهاد هم قلیان جزء جداناشدنی بود:
بازدید : 639
شنبه 16 اسفند 1398 زمان : 1:16